«منهای فقر»

سیدمهدی میرودودی

«منهای فقر»

سیدمهدی میرودودی

«منهای فقر»

یکم :
«به توکل نام اعظمت بسم الله الرحمن الرحیم»
بسم الله العزیز الحکیم، و لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
«مقاومت؛ کلید پیروزیست»
..............

دوم:
«.... لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ....» سوره حدید ﴿25﴾
*ما پیامبران را فرستادیم .... تا مردمان همه، در «منهای فقر» زندگی کنند!

سوم:
«سعدی به لب دریا دردانه کجا یابی »« در کام نهنگان شو گر می طلبی کامی»

طبقه بندی موضوعی

۱۵ مطلب با موضوع «زندگی» ثبت شده است


از هر خاطره ای هم که بشه گذشت

از خاطر تو نمی شه گذشت

امروز بدجوری درگیر خاطرات نیمکت آبی هستم

یادت بخیر

  • سید مهدی میرودودی


چند روزی است که باران این نعمت الهی، تمام پهنای شهر را در بر گرفته است.

و همچنان ادامه خواهد داشت انشاالله.

در فکر اینم که اگر عاشورا، هم باران ببارد،

این بزرگترین روضه خواهد بود.

 

* ای ابر، گذرت افتاد بر آن دشت بلا

آب یادت نرود*

  • سید مهدی میرودودی


 

اتبکون ولا تنصرونه ؟!

 

آیا برای او گریه می کنید ولی او را یاری نمی کنید؟...

 

  • سید مهدی میرودودی

این روزهای که احساس می کنیم تنهاییم

احساس می کنیم که بغضی جلوی نفسمان را گرفته است

از هیچ کس و ناکسی کاری بر نمیاید

جز اینکه خودمان طبیب خودمان باشیم

و بدانیم درمان در توبه است

نه در وبسایتها و وبلاگها و در محضر این استاد و آن آیت الله...

تا توبه نکنیم...

همین است...

می ریم هئیت، گریه می کنیم

می ریم قبرستان، متحول می شویم

ولی تنها اندکی بعد از اینکه دوباره برگشتیم به متن جامعه

دوباره، روز از نو و روزگار از نو

پس راهکار در توبه راستین است

بسم الله ...

اَللَّهُمَّ اِنّى اَتُوبُ ‏اِلَیْکَ فى مَقامى هذا مِنْ کَبآئِرِ ذُنُوبى وَ صَغآئِرِها، وَ بَواطِنِ سَیِّئاتى وَ ظَواهِرِها، وَ

  • سید مهدی میرودودی

متن زیر بخشی از یکی از نامه های نادر ابراهیمی به همسرش است. وقتی این متن را خواندم احساس کردم که ریشه بسیاری از مشکلات خانواده های ایرانی در همین متن آمده است. فکر می کنم اگر متن زیر از یکی از نویسنده های غربی بود تا حالا بسیار مطرح شده بود. پیشنهاد می کنم حتما متن نامه های نادر ابراهیمی را بخوانید. به ایجاد عدالت و انصاف و پیشرفت و عقلانیت در زندگی تان بسیار کمک می کند.

*******************

همسفر!

 در این راه طولانی

که ما بی خبریم

و چون باد می گذرد،

بگذار خرده اختلاف هایمان، با هم باقی بماند.

خواهش می کنم

مخواه که یکی شویم، مطلقا یکی.

مخواه که هر چه تو دوست داری، من همان را، به همان شدت، دوست داشته باشم، و هر چه من دوست دارم، به همان گونه، مورد دوست داشتن تو نیز باشد. 

مخواه که هر دو، یک آواز را بپسندیم، یک ساز را، یک کتاب را، یک طعم را، یک رنگ را، و یک شیوه نگاه کردن را.

مخواه که انتخابمان یکی باشد، سلیقه مان یکی، و رویاهامان یکی.

هم سفر بودن و هم هدف بودن، ابدا به معنی شبیه بودن و شبیه شدن نیست. و شبیه شدن، دال بر کمال نیست، بلکه دلیل توقف است.

 

عزیز من !

دو نفر که عاشق اند، و عشق آنها را به وحدتی عاطفی رسانده است؛ واجب نیست که هر دو صدای کبک، درخت نارون، حجاب برفی قله ی علم کوه، رنگ سرخ و بشقاب سفالی را دوست داشته باشند.

اگر چنین حالتی پیش بیاید، باید گفت که یا عاشق زائد است یا معشوق. و یکی کافیست. عشق، از خودخواهی ها و خود پرستی ها گذشتن است.

اما، این سخن به معنای تبدیل شدن به دیگری نیست.

من از عشق زمینی حرف می زنم، که ارزش آن در “حضور” است، نه در محو و نابود شدن یکی در دیگری.

 

عزیز من !

 اگر زاویه دیدمان نسبت به چیزی یکی نیست، بگذار یکی نباشد. بگذار در عین وحدت مستقل باشیم.

بخواه که در عین یکی بودن، یکی نباشیم، بخواه که همدیگر را کامل کنیم، نه ناپدید.

بگذار صبورانه و مهرمندانه، درباب هر چیز که مورد اختلاف ماست، بحث کنیم.

اما نخواهیم که بحث، ما را به نقطه ی مطلقا واحدی برساند.

بحث، باید ما را به ادراک متقابل برساند، نه فنای متقابل. اینجا، سخن از رابطه ی عارف با خدای عارف در میان نیست. سخن از ذره ذره ی واقعیت ها و حقیقت های عینی و جاری زندگیست.

بیا بحث کنیم
بیا معلوماتمان را تاخت بزنیم
بیا کلنجار برویم
اما سرانجام نخواهیم که غلبه کنیم.

بیا حتی اختلافهای اساسی و اصولی زندگی مان را، در بسیاری زمینه ها، تا آنجا که حس می کنیم دوگانگی، شور و حال و زندگی می بخشد،
نه پژمردگی و افسردگی و مرگ،… حفظ کنیم.
من و تو، حق داریم در برابر هم قد علم کنیم.

و حق داریم، بسیاری از نظرات و عقاید هم را نپذیریم، بی آنکه قصد تحقیر هم را داشته باشیم

 

عزیز من !

بیا متفاوت باشیم ...

  • سید مهدی میرودودی

بسم الله الرحمن الرحیم

این نسخه کامل نیست.

حضرت آیت الله خوشوقت می فرمودند راه رسیدن به خدا و کسب رضایت حق تعالی در انجام واجبات و ترک محرمات است و البته انسان باید واجب و حرام را بشناسد.ایشان تاکید داشتند که حتما باید رساله مرجع تقلیدتان را بلد باشید و پس از اینکه یکبار خوانید سعی کنید روزی یک صفحه از آنرا مرور کنید اما در باب ترک گناه نسخه ایشان این بود:

ایشان می فرمودند برای خود سازی ابتدا باید گناهان کبیره ترک شود و برای راحتی کار می فرمودند حضرت امام در کتاب تحریر الوسیله ۳۹ گناه کبیره را در باب شرایط امام جماعت برشمرده اند که باید ابتدا از اینها توبه کرد و سپس با خودمان عهد کنیم که دیگر این گناهان را مرتکب نشویم .این ۳۹ گناه به شرح زیر است:

«گناهان کبیره عبارتند از هر گناهى که وعده آتش و یا عقاب در برابر آن وارد شده باشد و یا با شدت زیادی از اجتناب آن نهی شده باشد و یا دلیلى وارد شده باشد بر اینکه آن گناه از بعضی از گناهان کبیره بزرگتر و یا مساوى آن است و یا عقل حکم کند به اینکه آن گناه کبیره است و یا نزد مردم دین دار مسلم و قبول شده باشد که فلان گناه کبیره است و یا تصریحی بر کبیره بودن آن گناه رسیده باشد».
و سپس ایشان با توجه به این معیارها، برخی از گناهان کبیره را اینگونه نام می برند:
1- نومیدى از رحمت خداى تعالى
2- ایمنى از مکر و عقاب او
3- دروغ بستن به خدا و یا رسول خدا (صلى الله علیه وآله) و یا به جانشینان ایشان (علیهم السلام)
4- کشتن کسى که خدایتعالى کشتن او را تحریم کرده و خونش را محترم دانسته مگر آن که جنبه قصاص و اجراء حدود الهى داشته باشد.
5- عاق پدر و مادر شدن
6- خوردن مال یتیم به ستم
7- نسبت دادن زنا به زنان پاکدامن
8- فرار از جنگ
9- قطع رحم
10- سحر
11- زنا
12- لواط
13- سرقت
14- قسم دروغ
15- کتمان شهادت
16- شهادت به ناحق دادن
17- عهد شکستن
18- حیف در وصیت (که عبارت است از بیش از ثلث وصیت کردن)
19- شراب نوشیدن
20- ربا خوردن
21- سحت (یعنى بهاى چیزهاى حرام و مزد کارهاى حرام)
22- قماربازى
23- خوردن گوشت مردار و گوشت خوک و خون و گوشت هرحیوانى که هنگام ذبح نام غیر خدا بر آن بوده باشند، مگر آن که ضرورت خوردن این چند چیز را ایجاب کند.
24- در کیل (پیمانه) و وزن خیانت کردن
25- رفتن و مهاجرت به مکانى که در آن جا انجام وظائف دینى میسر نیست.
26- ظالم را در ظلمش کمک کردن
27- به کمک و پشتیبانى ظالم اعتماد داشتن
28 - حقوق دیگران را بدون هیچ عذرى نگهداشتن
29- دروغ
30- تکبر
31- اسراف و ریخت و پاش کردن
32- خیانت به امانات
33- غیبت
34- سخن چینى
35- سرگرمى به لهو و لعب
36- سبک شمردن حج و بى اعتنائى به آن
37- ترک نماز
38- ندادن زکات
39- اصرار بر گناهان کوچک.
و اما شرک ورزیدن بخداى تعالى و انکار آن چه او بر پیامبرش نازل کرده و محاربه (جنگ) با اولیاء خدا از همه آن گناهان بزرگتر است.

آیت الله خوشوقت می فرمودند:باید روزانه محاسبه نفس کرد و اگر مثلا یک هفته مراقبت کردید و نشد و خوردید زمین دوباره قصد کنید برای دو هفته و اگر بعد از دو هفته خوردید زمین دوباره بلند شوید و برای سه هفته و این مراقبه را باید تا آخر عمر ادامه دهید ادامه دهید.

ایشان معتقد بودند انجام مستحبات اگر باعث شود از ترک محرمات و انجام واجبات باز بمانیم فایده ندارد . ایشان می فرمودند وقتی این گناهان کبیره را ترک کردید کم کم وارد بحر مستحبات بشوید و آنهم از نوافل شروع کنید.کم کم در سحرگاهان به نافله و استغفار مشغول بشوید.

ایشان البته می فرمودند همزمان با ترک محرمات به ذکر کثیر باید مشغول بود و می فرمودند ذکر کثیر صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام است و تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها.می فرمودند روزهای هفته روزی صد صلوات بفرستید و جمعه ها هزار صلوات .

ایشان قرآن خواندن روزانه را همچون انجام واجبات مهم می دانستند و می فرمودند خداوند با قرآن با بندگانش حرف زده و برنامه داده است و باید روزی پنجاه آیه از قران به سفارش معصومین علیهم السلام قرائت شود و اگر این کار را نکنیم قرآن مهجور می ماند.

ایشان می فرمودند وقتی گناهان کبیره را ترک کردی آنوقت باب معرفت برایت باز می شود..کم کم اتفاقاتی می افتد،روحتان سبک می شود و مزدتان را می گیرید از خدای متعال چون ان الله یحب المتقین.

به هر حال همان فرمایش حضرت آیت الله بهجت (ره) اینجا صادق است:به همدیگر نگاه نکنیم، بلکه نگاه به دفتر شرع (رساله عملیه) نماییم و عمل و ترک را مطابق با آن نمائیم.

این عین حقیقت است که من و امثال من خیلی وقتها دینداری افراد عامی بدون مراقبه را مد نظر میگیریم و بعد از مدتی متوجه گناهانشان می شویم.نسخه واضح است،راهی هم جز این نداریم برای سعادت دنیا و آخرت.خدا رحمت کند آیت الله خوشوقت را،که روز قبل از عقدم خدمتشان رسیدم و از ایشان خواستم نصیحتی به من کنند و نصیحتی هم به همسرم که در پاسخ فرمودند:"هم خودت بشنو و هم به همسرت بگو :برگ سبز دنیا و آخرت در ترک گناه است " بعد با لحنی محکم به من فرمودند:" مراقب باش در زندگی گناه نکنی ، که اگر گناه کردی بینتان اختلاف می افتد و طلاق می گیرید" و بعد هم برایمان دعا نمودند.

داستان اختلافات خانوادگی همه از گناه است بی شک ،این را بعد از پنج سال زندگی مشترک می گویم و شما هم اگر دور و برتان را خوب بینید به این می رسید،بهتر است وقتمانان را تلف نکنیم و بسم الله بگوئیم.

مواد لازم:

عزم بر ترک گناه

توبه

یک دفترچه کوچک محرمانه ،مخصوص ثبت گناهان ارتکابی روزانه ،در انتهای شب

برنامه ریزی برای عدم ارتکاب به آن گناه

ذکر کثیر

مطالعه و عمل به رساله

.....

به نقل از: من و زهرای خوبم

  • سید مهدی میرودودی

روز شهادت امام که می شود

تازه یادم می افتد که ای بابا، امامی به این نام هم داریم

تنبل ترین راه این است

توی گوگل می نویسم: امام صادق ... و، اینتر ...

و او برایم می گردد تا امام را بر من بشناساند

ولی من حوصله خواندن آنرا را هم ندارم

خدایش این راه شیعه مولا بودن است؟!...

 

  • سید مهدی میرودودی


بعضی ها دو رو که چه عرض کنم، چند رو هستند

تا دیروز کنار بعضی ها دست به سینه چاکری می کردند و امروز....

دست به سینه چاکری بعضی ها و بدگویی دوستان سابق

به این جور آدم نماها نمی شه آدم گفت...

از آنجاست که سگ اصحاب کهف شرف دارد بر بعضی ها، خدایش...

  • سید مهدی میرودودی

 

 

دوستی یک پوستری طراحی کرده بود و اسمش را گذاشته بود غروب احمدی نژاد، احمدی نژاد هر چه بود حداقل برای اسلام جنگید آنهم در میدانهای که هر که بود وا می داد، چه رسد به اینکه حرفهای آنچنانی هم بزند. دوستی می گفت مردان با خدا هیچ وقت غروب نمی کنند.... منصف باشیم و در مورد آدمها شتاب زده قضاوت نکنیم. بخوانید احمدی نژاد بدون روتوش را خیلی چیزها برایتان روشن می شود.

دلمان برایت تنگ می شود حاجی... زین بعد خدا کند که بعضی ها دنبال حقمان باشند نه سهم مان از کدخداها.

همین ....

  • سید مهدی میرودودی

 

  • سید مهدی میرودودی

 

می گفت: دوست دارم در آتش گرمای تابستان بمیرم

ولی شرمنده زهرا نشوم ...

خواهرم، حج ات قبول.


 

وداع با شعبان، سلام بر رمضان را با صدای دلنشین میثم مطیعی بشنوید.

  • سید مهدی میرودودی


نیازی نیست اطرافمان پر از آدم باشد

همون چند نفری که اطرافمان هستند

آدم باشند

 کافیه ...!

  • سید مهدی میرودودی

تزویر به شما امان می دهد تا مقاومتتان را بشکند

پس از غلبه، شک نکنید

گردنتان را خواهد شکست.

 

کاملا بی ربط: تاریخ در حال تکرار است ای برادر          در کدامین سمت جبهه مانده ای ....

  • سید مهدی میرودودی

بخش اول: تلویزیون را خاموش کنید

خیلی وقت ها می گویم: وقت نداریم که ...

یک چیزی می شویم اگر بخواهیم دنبال زمان های منفی در زندگی مون بگردیم.

بیاید فقط مدت زمانی را که خیلی هامون، بی اراده، بی اندیشه، جادو شده، بی همت عالی و تنها به دلیل بی کاری، جلوی تلویزیون می نشینیم و با وجود اینکه از دلقک بازی های رسانه ها به تنگ می آیم، حالا چه خارجی چه ایرانی، ولی چند ساعت تمام از پای این جعبه تصویر نما بلند نمی شویم. اگر تمام این زمان ها را جمع کنیم، با یک حساب سر انگشتی و یک برنامه اصولی بدون فشار، ایمان دارم که یک چیزی می شویم. اگر همین زمانهای سوخته را صرف یادگیری و یا مطالعه کنیم، کلی تو زندگی از خیلی ها جلو می زنیم. اگر شده به اندازه نیم ساعت هم باشد، کلی توفیر دارد.

  • سید مهدی میرودودی

عاشق...

روزی مجنون از روی سجاده شخصی عبور کرد.

مرد نمازش را شکست و گفت: مردک در حال راز و نیاز با خدا بودم، برای چه این رشته را بریدی؟

مجنون لبخندی  زد و گفت: عاشق بنده ای بودم و تو را ندیدم، تو عاشق خدا بودی چطور مرا دیدی؟

 

  • سید مهدی میرودودی